کد خبر: 1170
تاریخ انتشار: اسفند 15, 1399

درمان افسرده خویی

درمان افسرده خویی

درمان افسرده خویی

 از نطر تاریخی، بیماران مبتلا به اختلال افسرده خویی درمانی دریافت نکرده یا نامزد رواندرمانی بلند مدت بینش گرا می شدند. داده های امروزی فقط موید عینی شناخت درمانی، رفتار درمانی و دراو درمانی هستند. ترکیب دارو درمانی با شناخت درمانی و رفتار دمانی ممکن است موثر ترین روش درمان برای این اختلال باشد.

شناخت درمانی:

 شناخت درمانی روشی است که در آن راه های تازه ایی برای تفکر و رفتار به بیمار آموخته می شود، تا جانشین  روش های منفی اشتباهی او در رابطه با دنیا، آینده و خود او گردد. این روش کوتاه مدت بوده و معطوف به حل مسائل جاری در زندگی روزمره می باشد.

رفتار درمانی

رفتار درمانی افسردگی مبتنی بر این است که افسردگی از فقدان تقویت مثبت در نتیجه ی جدایی، مرگ، یا تغییر ناگهانی محیطی ناشی می شود. روش  درمانی مختلف روی اهداف خاص برای افزایش فعالیت، تامین تجربه های دلپذیر برای بیمار، و آموزش احساس آرامش به او متمرکز هستند. تغییر دادن رفتار شخصی بیماران افسرده موثرترین راه تغییر افکار و احساسات افسردگی آن ها شمرده می شود. رفتار درمانی غالبا برای درمان ” درماندگی آموخته شده ” بعضی از این بیماران مورد استفاده قرار می گیرد، بیمارانی که به نظر می رسد با تمام مشکلات زندگی با احساس ناتوانی برخورد می کنند.

رواندرمانی بینش گرا

رواندرمانی فردی بینش گرا رایجترین روش درمان کج خلقی است و عده ای از متخصصین آن را روش انتخابی می دانند، معهذا رواندرمانی گاهی با درمان داروئی تواما بکار می رود . این روش رواندرمانی پیدایش و دوام علائم افسردگی و خصوصیات غیر انطباقی شخصیت را به تعارض های حل نشده دوران کودکی ربط می دهد، بینش نسبت به معادل های افسردگی یا ناکامی های کودکی به عنوان پیشروان افسردگی، با چنین درمانی حاصل می شود. روابط دودلانه ی موجود با والدین، دوستان، یا سایر افراد در زندگی بیمار مورد ارزیابی قرار می گیرد. یکی از اهداف مهم رواندرمانی بینش گرا روشن کردن این موضوع  است که چگونه بیمار برای جبران احترام به نفس پائین خود و سوپرایگو سخت گیر سعی می کند نیاز مفرط خود را برای پذیرفته شدن بوسیله ی دنیای خارج اقناع نماید.

اختلال افسرده خوئی یک حالت مزمن افسردگی است که برای بعضی از مردم بصورت راه زندگی در می آید این افراد آگاهانه  خود را دستخوش یک شئی درونی رنج آور احساس می کنند که بی رحمانه آنان را عذاب  می دهد . عامل درونی، معمولا وجدان سخت گیر تصور می شود،  که آنان را به خاطر ناتوانی در برآوردن انتظارات مورد انتقاد و تنبیه قرار داده و به احساس درماندگی و ناشادی آنان کمک می کند. این الگو ممکن است یا تمایلات خودشکنانه همراه باشد. خود افراد احساس می کنند شایستگی موفقیت را ندارند. همچنین ممکن است احساس درماندگی و یاس دیرپایی در مورد اینکه باید نیازهایشان توسط افراد مهم زندگی آن ها برآورده شود داشته باشند.

درمان بین فردی

در رواندرمانی بین فردی افسردگی تجربیات بین فردی جاری بیمار و طرق مقابله با استرس یا هدف کاستن از علائم افسردگی و بهبود بخشیدن احترام به نفس بیمار مورد ارزیابی قرار می گیرد .

رواندرمانی خانواده و گروه درمانی

 رواندرمانی خانواده ممکن است به بیمار و خانواده او در مدارار با علائم اختلال، بخصوص در مواردی که به نظر می رسد یک سندرم ساب افکتیو دارای اساس بیولوژیک است. کمک نماید. گروه درمانی ممکن است به بیماران کناره گیر کمک کند تا در موقعیت های اجتماعی به مسائل بین فردی خود تسلط یابند.

 برناه های ذهن آگاهانه

ذهن آگاهی با تاکید بر این مسئله که تمام اضطراب و خلق افراد تحت تاثیر آگاه نبودن آن ها از  اکنون و عدم پذیرش احساست فرد است تاکید می کند تا فرد برای بهبود خلق خود در بلند  مدت و پیشگیری از عود این بیماری باید احساسات خود را بپذیرد و با آگاه بودن از اکنون و حال حاضر بهبود پیدا کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × دو =