کد خبر: 1172
تاریخ انتشار: اسفند 15, 1399
گروه : افسردگی

درمان و عود افسردگی

درمان و عود افسردگی

درمان و عود افسردگی

افسردگی که به بیماری رایج قرن معروف شده است دو وجه کاملا متفاوت دارد وجه اول درمان این بیماری است و وجه دوم جلوگیری از عود بیماری است اکثر افرادی که یک بار دچار افسردگی شدید شده باشند می دانند که دوره های عود افسردگی همیشه در آن سوی سکه ی درمان قرار دارد .در درمان های مختلفی که برای بهبود افسردگی صورت گرفته است همیشه تلاش بر درمان افسردگی بدون دوره های بازگشت بوده اند که انچنان موفق نبوده است از همین سو نظریه این درمانگران درمان های مکمل را برای حمایت ار بیماران برای پیش گیری از عود بیماری طرح ریزی کرده اند. یکی از درمان های موفق که هم در حیطه ی افسردگی و هم در درپیشگیری از عود اختلال موثر بوده است بهشیاری می باشد.بهشیاری کمک به فرد برای توجه کردن به زمان حال در تلاش است تا افکار منفی یا به قول بک شناخت های ناکارآمد را از طریق درک احساسات واقعی خنثی کند و از این طریق به پیشگیری و درمان بپردازد.

تحقیقات بسیار زیادی بر تاثیر مراقبه و تمرین های بهشیاری در حیطه علوم اعصاب –شناختی صورت گرفته است تحقیقات نشان داده اند تمرینات مدیتیشن و بهشیاری منجر به تغیر در امواج نیمکره راست که محصول عواطف مثبت است دارد و از سوی دیگر باعث کاهش امواج آلفا قشر پیشانی نیمکره چپ که مسئول نشخوار افکار منفی است میشود . در ادامه یمطلب چند تحقیق در حیطه های مختلف درمان افسردگی را بیان میکنیم.

تحقیقات نشان داده اند که افکار منفی بر روی خلق تاثیر میگذارند اما محققین دیگر روند دیگری را پیش گرفتند و این مسئله که چگونه خلق بر روی افکار منفی تاثیر می گذارد.تحقیقات نشان داده اند که مراقبه میتواند به طور معنی داری از یک سو باعث کاهش نشخوار افکار منفی بشوند و در نتیجه خلق فرد افت نکند و از دوره های عود افسرگی جلوگیری کند از سمت دیگر با بالا رفتن خلق پایین از سوگیری شناختی فرد به سوی مسائل منفی جلوگیری کند.

در واقع وقتی افسردگی در یک فرد با یک اپیزود اتفاق می افتد فر در یک دایره معیوب قرار می گیرد در ابتدا فرد تلاش می کند افکار منفی را از خود دور سازد ولی به علت این مسئله که خلق فرد به شدت افت کرده است فرد اراده ی کافی برای انجام فعالیت هایی که باعث افزایش خلق و به تبع آن کاهش نشخوار فکری ندارد در نتیجه فرد از خلق پایین شکایت می کند و وقتی از فرد می پرسیم که چرا دست به کاری نمی زند شکایت بعدی رخ می دهد تحت عنوان لذت نبرد اینجاست که سیکل چرخه ی خود را تمام می کند  یعنی یک تعامل دو طرفه بین خلق و افکار منفی استارت می خورد که هریک مانع بهبودی طرف مقابل می شند .

زمانی که فردی که یک یا چند دوره ی افسردگی را پشت سر گذاشته این امکان را می دهد که دست کم به یک اپیزود افسردگی مینور(کهتر) دچار شود حال فرد می تواند با متمرکز کرد آگاهی خود بر زمان حال و احساسات واقعی مانعی از بازگشت یا همان عود اپیزود افسردگی بشود.در بهشیاری تلاش می شود فرد بر احساست خود متمرکز شود و طعم واقعی آن هارا همانطور که هستند نه با سوگیری و نه با تفسیر بچشد و این کار باعث می شود که فرد چرخه ی شناخت های منفی را بشکند. از سوی دیگر تحقیقاتد نشان  داده اند که  انجام تمرین های مدیتشن و یوگا به طور اثر بخشی باعث افزایش دوپامین در ذهن فرد می شود و از سوی دیگر مدار های عصبی فرد را درگیر در یک روند هشیاری می کند که فعالیت همزمان این دو ساختار باعث بالا رفتن خلق می شود و به این صورت بار دیگر چرخه ی ناقص عامل افسردگی را شکست میدهد.

در مجموع بهشیاری و تمرین های مربوطه با آموزش  به فرد برای معنی دادن به اکنون و چشیدن طعم احساسات خود به فرد کمک میکند تا واقعیت را فراتر از آن چه تفسیر و سوگیری های شخصی می نامند ببیند و از این طریق هم در درمان افسردگی و هم در جلو گیری از عود نقش بسزایی دارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × یک =