کد خبر: 1278
تاریخ انتشار: اسفند 15, 1399نظریات شخصیت ( آیزنک)
آیزنک در حیطه تحقیقات شخصیت و ارائه ی نظریات شخصیت بسیار به نام می باشد ، او سال های زیادی از عمر خود را صرف بررسی ساختار ها و راه های تو در تو شخصیت انسان کرده است، نظریه شخصیت آیزنک در حیطه ی روانشناسی شخصیت و مطالعات حیطه ی شخصیت بسیار پر اهمیت است. هانس آیزنک همچون کتل با روش تحلیل عاملی به بررسی صفات شخصتی پرداخت او در تحقیقات خود از نمونه های عادی و همچنین بیماران روانی استفاده کرد. هانس آیزنک تحت تاثیر افرادی مثل یونگ و پاولف بود. آیزنک معتقد است که در ابتدا ی ماجرا یک سری پاسخ های ساده وجود دارد، پس از گذر زمان مجموعه این رفتار ها در جریان همراه شدن با هم تبدیل به یک ساختار عادتی می شود. و در نهایت این عادت ها با پیوندی دیگر تبدیل به صفات می شوند. این تقسیم بندی صفات از طریق تحلیل عاملی مورد بررسی آیزنک قرار گرفت. در نهایت این صفات با هم دوباره کناره هم قرار می گیرد که دسته ایی به عنوان تیپ یا سنخ شخصیتی را می سازد. آیزنک در تحلیل های عاملی خود به چهار عامل در تشکیل شخصیت دست یافت؛ 1-عامل گروهی مقارن با تیپ یا سنخ 2-عامل گروهی مقارن با صفات 3-عامل اختصاصی مقارن با پاسخهای عادت شده 4- عامل خطا مقارن با پاسخهای جزئی معین یا پاسخهای خاص که همان رفتارهای ساده و قابل مشاهده هستند. تیپهای شخصیت به اعتقاد آیزنک، شخصیت در سطح تیپها دارای سه بعد کلی است. این ابعاد عبارتند از: آیزنک در نخستین تحقیقات خود به دو بخش اول دست یافت و بیشتر بر این ابعاد تاکید می کرد. آیزنک معتقد بود که به وسیله ترکیب این دو بعد، افراد به چهار نوع شخصیتی اصلی تقسیم میشوند: درونگرای باثبات، درونگرای بیثبات، برونگرای باثبات، برونگرای بیثبات. هر کدام از این انواع شخصیت، دارای ویژگیهای بخصوصی است.در تحقیقات بعدی، آیزنک بعد سوم را به آن دو بعد افزود. درونگرایان تحت تاثیر مغز هستند. استعداد ذاتی آنها برای تحریکپذیری زیاد است. قابلیت بالیی در مهار احساسات خود دارند و معمولا کوشش میکنند تا از تحریکات، تغییرات و بسیاری از فعالیتهای اجتماعی اجتناب کنند. خوددار، آرام و با احتیاط هستند. قابل اعتماد اند و آرامش دارند و برای هنجارهای اخلاقی ارزش زیادی قایلند. کمتر فعالیت های پر ریسک انجام می دهند. از توانایی شناختی و ارتباطی بالایی برخوردار هستند. معمولا در کارها دقیق هستند. ولی برای کارهایی که انجام میدهند به قدر کافی ارزش قایل نیستند. گرایش به احساس حقارت در آنها زیاد است و برای ابتلا به دلواپسی، افسردگی و وسواس آمادگی بیشتری دارند. برونگرایان تحت تاثیر مغز هستند.نسبت به درون گراها کمتر استعدادذاتی تحریک پذیری دارند. آیزنک این افراد را با مشخصههای جامعهطلبی، برانگیختگی، خوشبینی و نیاز به محرک و تغییر محیط تعریف میکند. برونگراها بسیار دچار تغییرات خلقی و پرخاشگری میشوند و معمولا قابل اعتماد نیستند. به بودن در جمع و اجتماع علاقه نشان می دهند ، از میهمانیها لذت میبرند و زیاد حرف میزنند. به کار و کوشش علاقه چندانی ندارند.در فعالیت هایشان تکانه ایی عمل می کنند . گرایش بیشتری برای تظاهرات ناشی از هیستری دارند. نا استواری هیجانی آیزنک برای اندازهگیری این متغیرهای شخصیت، دو پرسشنامه به نامهای پرسشنامه شخصیت مادسلی و پرسشنامه شخصیت آیزنک را تهیه کرد. به نظر وی عوامل زیستی و ارثی سهمی حدود دو سوم را در تعیین شخصیت یک فرد بر عهده دارد. از دید آیزنک ویژگی های ارثی نقش بسیار مهمی در ایجاد صفات شخصیتی بازی می کنند. اما معتقد است که چنین اثرهایی محدود هستند و نباید بیجهت مورد تاکید قرار گیرند. آیزنک برای اثبات این مسئله که وراثت نقش بسیار زیادی در ایجاد صفات شخصیتی دارد تحقیقات زیادی انجام داده است از جمله این تحقیقات شامل بررسی بر روی صفات شخصیتی دوقلو ها بود. البته همیشه بر روی این مسئله که صفات شخصیتی تحت تاثیر محیط یا وراثت شکل گرفته اند حرف حدیث زیادی وجود دارد. بهترین تعریف در برابر این مقابله طولانی مدتبیان مشترک زیست جامعه شناسی( سوسیوبیولوژی) است که “تاکید می کند صفات ارثی در فرد وجود دارد اما برای بروز آن ها نیاز مبرمی به محیط هست”
نظریات شخصیت ( آیزنک)
دیدگاهتان را بنویسید