کد خبر: 1323
تاریخ انتشار: اسفند 15, 1399
گروه : ذهن آگاهی

ذهن به عنوان مانع

ذهن به عنوان مانع

ذهن به عنوان مانع

آیا ذهن انسان می تواند به صورت مانع در رسیدن به اهداف باشد؟ برای پاسخ به این سوال باید به بدانیم که ذهن چیزی فراتر از مغز و عملکرد شیمیای حاضر در مغز است، ذهن در واقع مجموعه ایی از عقاید و باور ها و یک ساختار تکامل یافته از تجارب اجداد ما است. همانگونه که توانایی راه رفتن و شکار کردن از انسان کهن به جا مانده و در غالب مجموعه ایی از ساختار های ژنومی به انسان مدرن رسیده است،تجارب و ذهنیت انسان نیز از گذشته تا به امروز یک کل را تشکیل داده است. نکته مهم در این تعریف جدا دانستن ذهن از مغز است.

همه ی ما مجموعه ایی از تفکرات داریم و در عین حال افکار و دیدگاه هایی داریم که بعضی از نظریات را می پذیریم و برخی از نظریات تایید نمی کنیم این مسئله ویژگی اساسی هر انسان می باشد، در تمام تاریخ عقاید افراد با یک دیگر متفاوت بوده است. اما سوالی که مطرح می شود این است که چرا؟

 

راهکار نوین درمان اختلال مرزی

 

ذهنیت انسان از مفاهیمی تشکیل شده است، در این میان هر فردی به اقتضای افکار و سبک زندگی که دارد اهداف مشخصی نیز دارد. این ذهنیت و عقاید حام بر سبک زندگی هر فرد یا اورا به سمت رسیدن به این اهداف کمک می کند یا مانع آن می شود.  گاهی اوقات این ذهنیت سخت و محکم در قبال انتقاد در غالب یک مکانیزم دفاعی ایدال کردن افکار به صورت شخصیت خودشیفته خود را نشان می دهد، افراد با ذهنیتی که در مقابل تغییر مقاومت می کند ممکن است مانع رسیدن به اهداف خود شوند. الیس معتقد بود که ساختار بیولوژیکی انسان تمایل به دیدن مسائل غمگین دارد در واقع او به یک کژکاری ساختاری در ذهن اعتقاد داشت که باعث تفکر نامعقول می شد. آیا همین تمایل به تفکر نامعقول است که پاسخ سوال اول ما می باشد؟

مفهوم دیگری را مطرح می کنم، در غالب شرایط ارزش و شرایط مشروط، انسان نیاز به یک توجه نامشروط دارد برای این که بتواند خودش را هماهنگونه که هست بپذیرد، زمانی که افراد تلاش می کنند مورد پذیرش دیگران قرار بگیرند و یکی از اهداف خود را پذیرفته شدن به وسیله ی دیگران بر اساس ارزش های آن ها قرار می دهند. موجب می شود شرایط ارزش به وجود آید، به این معنی که فرد از خودپنداره ی خود فاصله  می گیرد و این قضیه باعث یک قاصله ی معنی داری بین تجارب خویش و خود پنداره فرد می شود که در این حالت فرد دچار اضطراب و  غم می شود. از دید نظریه پردازان شخص محور علت اصلی نابسامانی های انسان همین شرایط ارزش می باشد.

به طور خلاصه برای پاسخ به سوال اصلی نمی توان از یک وجه پاسخ داد در لحظه ایی که ذهنیت ما مانع ما برای رسیدن به هدف می شود، شاید ما به این ذهنیت اعتماد بسیار زیادی داشته باشیم و در واقع در دام  این ذهنیت قرار بگیریم، این ذهنیت می تواند به خاطر شرایط ارزش ناشی از دیگران باشد که باعث تفاوت میان خودپنداره و تجربه ی ما می شود، از سمت دیگر ممکن است ناشی از تجارب اجداد ما باشد که بسیار قوی و استوار است، برای این مسئله یک مثال می زنم برخی از پزشکان حیطه ی سلامت تغذیه ایی معتقدند که شیر برخلاف باور همیشگی موجب پوکی استخوان می شود، این باور ا تمامی باور های ما در مورد شیر و ویژگی های آن متضاد است اما این مسئله که طرفداران شیر خوردن و افرادی که علیه شیرخوردن صحبت می کنند هر دو طرف ذهنیتی متفاوت دارند کاملا آشکار است اما نمی توان گفت کدام یک از این طرفین در تله ی ذهن خود گیر افتاده اند و تنها چیزی که این مسئله را مشخص خواهد کرد گذر زمان است. پاسخ سوال اول ما در خود سوال می تواند باشد چون ذهنیت پرورش یافته ی انسان  مدرن از ذهنیت اساسی و واقعی و خالص انسان کلاسیک فاصله گرفته است و شاید به همین دلیل امروزه تاکید بیشتری بر ذهن آگاهی می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × 5 =