کد خبر: 1412
تاریخ انتشار: اسفند 16, 1399
گروه : کاهش وزن

گرسنگی

گرسنگی

گرسنگی

در گرسنگی هم مانند تشنگی بسیاری از همان جنبه های تعادل حیاتی دست اندر کار است، اما غذا خوردن بسیار پیچیده تر از نوشیدن است. هنگام تشنگی ما عموما به سوی آب سوق پبدا می کنیم و با همان منبع رفع تشنگی می کنیم ولی غذا ها بسیار متنوع هستند.برای سلامت بودن ما نیاز به مواد مغذی مختلفی مثل پروتئین و … داریم که باید به صورت متعادلی از آن ها استفاده کنیم. تکامل در مغز آدمی راه هاییبرای کمک به انتخاب غذا ههای مورد نیاز تعبیه کرده است. برخی از این را ها در ترجیح فطری مزه ها نمایان است، و در مواردی نیز مکانیسم های یادگیری در ترجیح برخی غذاها و بیزاری از برخی دیگر، در کارند.

 

طعم، مهمترین عامل ترجیح غذا است و آمیزه ای از مزه و بو است، اما مزه نقشی مهمتر از بو در تکامل بشر داشته است. آدمی به هنگام تولد به گونه ای برنامه ریزی شده که برخی از مزه ها را دوست بدارد و از برخی مزه ها بیزار باشد. نوزادان با مزه ی شیرین چهره ای خوشایند به خود می گیرند و با مزه ی تلخ چهره ی خود را در هم می کشند و حالتی ناخوشایند به خود می گیرند، این جلوه ها در میمون ها و بعضی از جانداران اتفاق می افتد. امروزه برخی از کارخانه ها با توجه به میل آدمی به شیرینی، برخی خوردنی های شیرین تولید می کنند و آدمی را به پرخوری می کشانند.

 

چرا آدمی به این مقدار زیاد به خوردنی ها ی شیرین علاقه دارد؟

 

به اعتقاد روانشناسان تحول نگر برای اجداد ما که در بین درختان و گیاهان زندگی می کردند، شیرینی نشانه ی بی نظیری بود از این که خوراکی معینی سرشار از قند،یعنی هیدرو کربو قابل گوارش است. خوردن غذای های شیرین روش بسیار مناسبی برای کسب کالری بوده است و البتعه در گذشته ی تکاملی انسان کسب کالری چندتن آسان نبوده است. در مورد بیزاری آدمی از  مزه ی تلخ نیز استدلال مشابهی را پیش می کشند،مواد طبیعی تلخ در گیاهان نیز می توانند انسان را مسموم کنند. به عبارت دیگر تلخی صفتی است برای نوعی سم که در همه جا هست، آن دسته از اجداد ما که از خوردن این غذاهای تلخ اجتناب کرده اند بلطبع  در اجتناب از مصرف سم موفق تر بوده اند.

 

راه دیگر برای شکل گیری ترجیح غذایی،از طریف مجموعه مکانیزم های یادگیری فردی و اجتماعی است. یکی از این مکانیزم ها ی ترجیح، ناشی از پیوند طعم غذا با پیامد های ناشی از خوردن آن است. تجربه ی تاثیرات مثبت غذای خاص طی فرایند شرطی سازی کلاسیک منجر به علاقه مندی نسبت به آن غذا می شود. تجربه ی شکل های دیگر از همایندی مزه-پیامد منجر به ترجیح مزه های غذایی جدید می شود مانند کافئین که با وجود مزه ی تلخ به خاطر تاثیرات روانشناختی بعد از مصرف آن علی رغم مزه تلخ و ناخوشایند ابتدایی آن منجر به شکل گیری یک ترجیح غذایی می شود. همین شرایط ممکن است به صورت عکس عمل کند و منجر به بیزاری از برخی از غذا های خاص سود برای مثال  اگر همراه با یک غذا دچار حالت تهوع شوید احتمال زیاد برا دیگر آن نوشیدنی برایتان خوشایند نیست،بدیهی است که نوشیدنی و غذا تغییر نکرده اما شما تحت تاثیر خاطرات متداعی شده جدیدتان تغییر کرده اید و همین سبب شده که آن نوشیدنی یا غذا در نظرتان نامطبوع جلوه کند.

 

این ترجیح غذایی در جای جای زندگی انسنان مدرن خورد را نشان می دهد، شرکت های تولید غذا و نوشیدنی با استفاده از این ترجیح غذایی تلاش می کننند به بیشترین میزان فروش خود دست یابند بدون توجه به سلامتی افراد مصرف کننده این محصولات. از سمت دیگر همین شرکت های غذایی تلاش می کنند با ایجاد تجارب لذت بخش برای افراد از که از طریق تبلیغات، ترجیحات غذایی جدید را برای افراد بسازند یا اینکه در ترجیحات غذای و انتخاب های افراد مداخله کرده و افراد را به سمت محصولات خود سوق بدهند. این کار امروزه به صورت موفق از طریق تابلوها و تمام نماد های صوتی و تصویری که ما هر روزه با آن ها روبرو هستیم در حال انجام گرفتن است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − 3 =