کد خبر: 1415
تاریخ انتشار: اسفند 16, 1399گرسنگی را بشناسیم
همه ی گرسنگی و سیری را تجربه کرده ایم، این حس در چند درصد مواقع واقعی بوده است ؟ گاهی اوقات بعد گذشتن چند ساعت از مصرف وعده ی غذایی ممکن است احساس کنید که گرسنه هستید، اما آیا بدن شما واقعا به غذا خوردن احتیاج دارد؟ این حالات برای تمام افراد اتفاق افتاده است در کتاب غذا خوردن بهشیارانه از چند نوع گرسنگی سخن به میان می آورد. گرسنگی بر اساس دیدن برخی از افراد تا غذا را می بینند حس می کنند گرسنه هستند این افراد با دیدن عکس غذا، دیدن رستوران ها و دیدین هر چیزی که مربوط به غذا است احساس گرسنگی می کنند بدون این که در واقعیت به آن ماده ی غذایی نیاز داشته باشند. نوع بعدی افرادی هستند که با رایحه ی غذا حس گرسنگی می کنند با احساس بوی کیک یا قهوه میل دارند که غذا بخورند این افراد از لحاظ بویایی گرسنه می شوند. نوع بعدی گرسنگی شنیدن صداهای مربوط به غذا است مثلا شما در سینما هستید ممکن است با شنیدن صدای خوردن پاپ کورن به وسیله ی اطرافیان حس کنید که به غذا احتیاج دارید، باز شدن پاکت غذا به شما احساس گرسنگی می دهد و شمارا ترغیب می کند که غذا بخوردی این احساس گرسنگی شنوایی است. گرسنگی بعدی مربوط به گرسنگی است که همه ی ما با آن آشنا هستیم و یک بنای فیزیولوژی برای ما می باشد گرسنگی معده که در واقع این احساس گرسنگی واقعی ترین بخش احساسات گرسنگی است زیرا سیگنال های بدن است که به شما می گوید گرسنه هستید نه مغز همانطور که قبلا بیان شد برای بهشیارانه غذا خوردن باید به سیگنال های بدن توجه کرد نه سیگنال های مربوط به تفکر. گرسنگی دیگر که بسیار در روند تغذیه ایی انسان تاثیر گذار احساس نیاز به غذا به وسیله ی تفکرات و عقاید است مثل این جملات که نیاز به پرتئین دارم،تخم مرغ خوب است، هشت لیوان آب باید بنوشم، باید 5 وعده غذایی بخورم و… این عقاید و باید ممکن است بر اساس نیاز بدن نباشد بلکه تنها و تنها ناشی از باید ها و تفکرات انسان باشد. مغز انسان تغییر می کند در گذشته غذاهایی مفید بوده اند که امروزه دشمن سلامتی به حساب می آیند و این نشان دهنده تفاوت این باید و نباید هاست ، ارضا کردن گرسنگی فکری بسیار دشوار است زیرا ذهن ، ذهن انسان دارای یک سیستم انتقاد کننده ی درونی است که در مورد چیزهایی که می خورید و نمی خورید صحبت می کند بهترین روش این مسئله است که ذهنی آرام داشته باشید و به صدا های انتقادی در مورد خوردن و نخوردن غذا ها توجه نکنید. گرسنگی با احساسات شما نیز همبستگی دارد و قتی حس تنهایی و ناراحتی بر انسان غالب است، عموما به سمت مصرف غذای بیشتر می رود تا از این طریق به خود پاداش بدهد، احقیقات نشان داده اند وقتی عصبانی می شویم یا این که خسته هستیم به غذا های خاصی احساس نیاز می کنیم در واقع در اینجا احساس گرسنگی بر اساس نیاز بدن و جود ندارد بلکه فقط تحت تاثیر هیجانات این نیاز ها در ما به وجود می آید تنها را ارضا این نیاز ها ارتباط برقرار کردن با خود است که بسیار با اهمیت می باشد. در تمام این حالات نیاز و گرسنگی فقط یک حالت است که تنها باعث برانگیخته شدن نیاز شما به غذا است و سایر نیاز ها ناشی از عدم آگاهی و بهشیار بودن فرد از خود واحساسات خود است زمانی که افراد به یک آگاهی نسبی از احساسات خود برسند و آن ها را بپذیرند می توانند بهشیارانه غذا بخورند و در این صورت استکه میتوانند نیاز های واقعی بدن را بشناسند. باید توجه کرد که فقط زمانی احساساتی مانند گرسنگی را درک می کنیم که به بدن خود و پیام های که از طریق بدن به وجود می آیند توجه کنیم نه پیام هایی که فکر و هیجانات و تحریکات محیطی ایجاد می کند
گرسنگی را بشناسیم
دیدگاهتان را بنویسید