کد خبر: 731
تاریخ انتشار: اسفند 12, 1399
گروه : ذهن آگاهی

بهشیاری

بهشیاری

بهشیاری

بهشیاری به معنی آگاهی لحظه به لحظه ی ما از ز تفکر ،عواطف ،احساسات بدنی  و محیط اطراف می باشد .یکی از اجزا اساسی بهشیاری پذیرش می باشد بدین که فرد به  افکار ،عواطف ، احساسات بدنی خود بدون قضاوت مورد توجه قرار دهد.تمرینات بهشیاری تاکبد می کنند روی این مسئله که تلاش کنیم بپذیریم در لحظه و در حال حاضر چه حسی داریم و درگیر افکار گذشته و آینده نباشیم بلکه به حال توجه کنیم. در واقع در مرحله ی اول بهشیاری شامل تمرکز کردن  ارادی است .در واقع بهشیاری هشیار بودن ما نسبت به آگاهی است.در بسیاری از مواقع بهشیاری و آگاهی به جای هم استفاده می شود که این مسئله در زبان یک عادت اشتباه است.زمانی که می گوییم آگاه هستیم از نگرانی خود این بدان معنا نیست که ما نسبت به نگرانی خود بهشیار هستیم ،برای این که ما بهشیار باشیم نیاز به آگاهی هدفمند داریم نه فقط یک آگاهی مبهم و از روی عادت .مثال این جمله این است که دانستن این مسئله که ما غذا میخوریم به معنی غذا خوردن بهوشیارانه نیست.زمانی که در بهشیاری گفته می شود که در حال حاضر چه اتفاقی می افتد و به حال فکر کنید این بدان بعنا نیست که ما میتوانیم طولانی مدت یا برای همیشه به گذشته و آینده فکر نکنیم بلکه تاکید می کند وقتی کاری را انجام میدهد بهشیارنه آن کار را انجام دهید نه در آن لحظه به جای تمرکز بر آن کار یا فعالیت به اینده و گذشته تمرکز کنید.مدیتیشن  بر چیزی که در حال حاضر وجود دارد تاکید می کند و می گوید تفکر در مورد گذشته و آینده باعث می شود که ما از تجارب زمان حال دور شویم و به اصطلاح جان کابات زین به فضا پرتاب شویم ، مدیتیشن تلاش میکند دوباره به زمان حال برگردیم. هدفمند بودن در بهشیاری بسیار اهمیت دارد.ماندن هدفمند و ارادی در کنار اتفاقاتی که می افتد در کنار بدن  خود،در حین تنفس کردن و درحین هر چیزی که در ما و اطراف ما در حال رقم خوردن است در واقع بیان میکند که  این اتفاتقات هستن که به ذهن ما شکل می دهد.

برای روشن تر شدن این مطلب یک مثالی از غذا خوردن میزنیم.زمانی که ما به صورت ارادی آگاهانه غذا می خوریم در واقع نسبت به روند غذا خوردن و … آگاه هستیم و عمدا به احساساتمان آگاه هستیم و آگاهانه به آن ها پاسخ می دهیم. و در واقع ما نه تنها نسبت به فیزیک غذا آگاه هستیم بلکه نسبت به تفکر و احساسات خود اگاه هستیم به این صورت که اگر ذهن سیار شما برود و از موقعیت دور شود شما عمدا آن را برمیگردانید.حال اگر شما بهشیاریانه غذا نخورید ممکن است باز هم این روند آگاهی به وجود بی آید ولی بسیار بسیار کم.به این صورت که شما به هزاران چیز فکر می کنید و مسائل بسیار مختلفی را از نظر می گذرانید و همچنین ممکن است حرف بزنید ،تلوزیون ببینید و کتاب بخوانید یا هر سه را با هم انجام بدهید در نتیجه قسمت بسیار اندکی از آگاهی شما با غذا خوردن در ارتباط است. و ممکن به سختی شما فقط در مورد جسم و فیزیک غذا اگاه باشید و اصلا در مورد تفکر و احساسات آگاه نیستید. خلاصه ی حرف این است که  بهشیاری به ما می گوید که از کاری که در لحظه انجام میدهید عمدا یا به صورت هدفمند آگاه باشیم و بهشیارنه عمل کنیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تمرین های بهشسیاری از مدیتیشن سر چشمه می یگیرد اما این شکل از تمرینات که امروزه با نام بهشیاری یا مایند فولنس ذکر می شوند ناشی از تحقیقات 5 دهه اخیر در آمریکا است.بخشی از این تحقیقات ناشی از کارهای جان کابات زین  بر روی بهشیاری است که در نهایت منجر به بوجود آمدن دوره هشت هفته ای بهشیاری بر اساس کاهش استرس است (mbsr) شد.تا آن زمان شواهد بسیار زیادی دال بر فواید مایند فولنس بر روان و جسم در دست بود که در نهایت در سال 1974 این دوره ی تمرینی در دانشگاه ماساچوست امریکا شروع شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده + 19 =