کد خبر: 1466
تاریخ انتشار: اسفند 17, 1399

مهارت قاطعیت

مهارت قاطعیت

مهارت قاطعیت

بسياري از جوانان هنگام رويارويي با مشکلات زندگي فاقد توانايي هاي لازم براي مقابله با آنها هستند و همين عدم توانايي مي تواند زمينه ساز بسياري از مشکلات و آسيب هاي روان شناختي باشد اما در مقابل عده ديگري مي توانند از مشکلات و موانع موجود عبور کنند و از ديدگاه همه ما به افراد موفقي تبديل شوند. روان شناسان با بررسي خصوصيات اين افراد موفق به يک سري فرآيندهاي مشابه دست يافته اند که از آن به عنوان راهبردهاي مقابله اي يا مهارت هاي مقابله با تغييرات زندگي ياد مي کنند و يکي از موثرترين اين مهارت ها، مهارت جرات ورزي است.
جرات ورزي توانايي ابراز خود و ابراز حقوق خود بدون پايمال کردن حقوق ديگران است. با داشتن اين مهارت افراد قادرند که اعتماد به نفس زيادي داشته باشند و موجب برانگيختن حس احترام ديگران شوند و در اين شرايط است که تسلط بر موقعيت ها و مشکلات روزمره تا حد زيادي آسان مي شود البته جرات ورزي، جرات مندي، ابراز وجود، قاطعيت و حتي مهارت نه گفتن تا حدودي مشابه هم هستند و همين معني جرات ورزي را مي دهند.
افراد در مورد ابراز حقوقشان به چهار دسته تقسيم مي شوند. گروه اول افراد بي جرات و منفعلي هستند. شايد ما در ظاهر، آنها را فروتن، از خود گذشته، مهربان و صبور ببينيم اما در باطن اين افراد به دليل اينکه به ديگران اجازه مي دهند به راحتي حقوق و احساساتشان را ناديده بگيرند، هميشه ناراحت هستند و براي دفاع از حق خود جرات حرف زدن و مقابله ندارند و به راحتي نظرات ديگران را مي پذيرند. افراد پرخاشگر، گروه دوم را تشکيل مي دهند. اين گروه حقوق خود را به قيمت ناديده گرفتن حقوق ديگران به دست مي آورند و در حقيقت جرات مندي را با خشونت اشتباه گرفته اند. افراد پرخاشگر بي جرات در گروه سوم قرار مي گيرند. اين گروه از افراد به دلايل مختلف احساس خشم يا خصومت نسبت به ديگران را تحمل مي کنند اما توانايي بيان آنها را ندارند و حتي نمي توانند اين احساسات را تحمل کنند و به همين دليل از روش هاي غيرمستقيم مثل لج کردن، کم کاري، قهر و گريه و… بهره مي گيرند. درنهايت افراد جرات ورز گروه آخر را شامل مي شوند. اين افراد بدون پرخاشگري و يا استفاده از راه هاي غيرمستقيم ابراز هيجانات، تلاش مي کنند تا حقوق شان را به دست بياورند و به راحتي از اين حق نمي گذرند. در عين حال، افکار و احساسات خود را صريح بيان مي کنند و مورد اعتماد و منطقي هم هستند و اگر با نظر جمع مخالف باشند بدون هيچ گونه بي احترامي، نظرشان را مي گويند. اگر شما اين خصوصيات را داريد، پس مي توانيد نتيجه بگيريد که فرد جرات ورزي هستيد.
با داشتن  مهارت جرات ورزي  افراد قادرند که اعتماد به نفس زيادي داشته باشند و موجب برانگيختن حس احترام ديگران شوند و در اين شرايط است که تسلط بر موقعيت ها و مشکلات روزمره تا حد زيادي آسان مي شود .
داشتن مهارت جرات ورزي چقدر اهميت دارد؟
همه ما در زندگي بارها و بارها در موقعيتي قرار گرفته ايم که با درخواست و تقاضاي اطرافيان، موافق نبوده ايم. مثلا يکي از آشنايان که با او رودربايستي داشته ايم به ما پيشنهاد شراکت کاري يا مثلا ازدواج داده است. مهارت جرات ورزي به ما کمک مي کند که معقولانه اين تقاضاها را رد کنيم و به جاي بيان اين جمله که «بگذاريد بيشتر فکر کنم» از جمله «من با تمام احترامي که براي شما قايلم اما بنا به دلايلي با اين موضوع مخالفم» استفاده کنيم و بيهوده فکرمان را مشغول نگه نداريم البته داشتن اين مهارت در برخورد مناسب با مخالفت ديگران، جلوگيري از اعتراض هاي پرخاشگرانه نابه جا، تقاضاي معقول از ديگران و اعلام موضع خود در تصميم  هاي جمعي (حتي اگر تنها مخالف جمع باشيم) نيز به دردمان مي خورد.از آن جاکه سن جواني سن انتخاب هاي مهم زندگي است پس داشتن اين مهارت مي تواند آينده ي يک جوان را تغير دهد.
راهکارهايي براي جواناني که مي خواهند جرات مند شوند:
براي عيني تر کردن کاربرد اين راهکارها، فرض کنيد يکي از دوستانتان، شما را امشب به جشن تولد دعوت کرده درحالي که شما اصلا ديگر ميهمانان و مکاني را که بايد بدانجا برويد،
نمي شناسيد. در اين صورت شايسته است از
روش هاي جراتمندانه اي که در ادامه بدان اشاره خواهد شد، استفاده نماييد.

« نه » گفتن
روش هاي متعددي براي ابراز جراتمندانه « نه » وجود دارد که برخي از آنها عبارتند از:

 صرفا گفتن« نه » نظير: « نه » يا « نه متشکرم .»

 گفتن« نه » همراه با توضيح نظير : « نه متشکرم، من شبها از خانه بيرون نمي روم.»

تغيير دادن موضوع : در اين روش سعي بر آن است که موضوع صحبت عوض گردد.
فردا امتحان داريم؟
راستي فيلم ديشب را ديدي؟

دليل آوردن
روحيه ام با اين جور ميهماني ها سازگاري ندارد و ضعيف مي شود.
رفتن به جايي را که نمي شناسم، اصلا درست
نمي دانم.

 ايجاد احساس شخصيت مهم تر در طرف مقابل
از شما انتظار نداشتم چنين پيشنهادي به من بدهي!
من روي شما يک جور ديگر فکر مي کردم!

ارائه پيشنهادي بهتر
حاضرم با شما به تئاتر، سينما و يا منزل شما بيايم ولي به ميهماني در جايي که ساير ميهمانها را
نمي شناسم نمي آيم.

نشان دادن شان بالاي خانوادگي خود
در خانواده ما رسم نيست که در اين جور ميهماني ها شرکت کنيم.
اگر اين موضوع را در خانواده خود مطرح کنم، خيلي متعجب مي شوند.

بيان موضوع در قالب شوخي
من هنوز بچه ام، هنوز به اندازه کافي براي ميهماني شبانه بزرگ نشده ام.

پافشاري و اصرار در رد درخواست
ديگر حرفش را نزن، من اهلش نيستم و به هيچ وجه نخواهم آمد.

دور شدن از موقعيت:
در مواقعي که فرد بيش از حد اصرار ميورزد.

ابراز همدلي
شايد دلت مي خواست که من در جشن تولدت باشم، اين موضوع را مي فهمم ولي متاسفانه من اهل شرکت در اين جور مراسم ها نيستم.

معذرت خواهي
با عرض پوزش، اميدوارم مرا ببخشيد که به هيچ وجه نميتوانم در ميهماني شما شرکت نمايم.

 تشکر و قدرداني
لطف کرديد که مرا به ميهماني خود دعوت نموديد، ولي من دوست ندارم و نمي آيم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 − سیزده =