یادگیری از پیش بینی های تایید نشده

بعضی از افرادی که قادر به مرور و بررسی پیش بینی های منفی گذشته شان هستند، اذعان میکنند که تقریباً همیشه دیدگاهی به شدت  منفی داشته اند. به عنوان مثال، ژاکلین می ترسید که در حین رد شدن از پلها، دچار حملهٔ آسیمگی شود،  ما پیشبینی های گذشتهٔ او (مثل کنترلم را از دست می دهم و سقوط می کنم ) را بررسی کردیم. وی متوجه شد که چنین حادثه ای اصلاً اتفاق نیفتاده است. با این حال، به جای این که یاد بگیرد پیشبینی هایش خیلی دقیق نبوده اند، اطلاعات گذشته را نادیده می گرفت ومی گفت: “اما این حادثه می تواند هر لحظه اتفاق بیفتد.

برخی از افراد نمی توانند از پیش بینی های تأیید نشده خود، عبرت آموزی کنند. این امر دلایلی دارد. دلیل اول این است که بسیاری از افراد مضطرب، صحت اطلاعات گذشته را نادیده می گیرند، زیرلاین اطلاعات نمیتواند دربارهٔ عدم وقوع حوادث ناخوشایند و ناگوار، خاطر آنها را جمع کند. انها می خواهند هم امکان وقوع حوادث و هم احتمال وقوع حوادث را منتفی بدانند. اگر چه، زمان گذشته ممکن است شاخص خوبی برای تضمین امکان وقوع حوادث باشد، اما دربارهٔ احتمال وقوع حوادث آینده چیزی به ما نمی گوید. در نتیجه، توقع اطمینان خاطر دربارهٔ اینده، انتظاری عبث است. از همهٔ این ها گذشته، این احتمال وجود دارد که ژاکلین کنترلش را از دست بدهد و با ماشین این است که انها بیشتر به پایین پل سقوط کند.

دومین دلیل ناتوانی افراد در یادگیری از پیش بینی های نادرست گذشته و” این است که آن ها بیشتر تمایل دارند وقایعی را که درست پیش بینی کرده اند به خاطر بیاورند و نمی خواهند به بررسی مجدد تحریفهای فکری خود بپردازند. بخشی از دلایل این پدیده به ماهیت پردازش اطلاعات در حافظه برمی گردد، زیرا وقایع رخ داده را بیشتر از وقایع اتفاق نیفتاده به یاد می آوریم. به عنوان مثال، سعی کنید تمام حوادثی که دیروز اتفاق نیافتاده است  را به خاطر بیاوریم،. سؤال خنده داری به نظر می رسد اما به نوعی این پدیده به الگوی پیش بینی های منفی ربط دارد که درست از آب در نمی آیند. جالب این که ما در توجه به عدم بروز حوادث ناخواسته با مشکل روبه رو می شویم دلیل سوم برای شکست مردم در یادگیری از تجارب گذشته، این است که آنها استثناهایی برای قواعد در نظر می گیرنداین کار باعث می شود شواهد ناهمخوان با پیش بینی نادیده بگیرند. به عنوان مثال، آدریان پیش بینی میکرد که سوزان در مهمانی، او را تحویل نخواهد گرفت. با این حال، وقتی که آدریان با سوزان حرف زد، سوزان خیلی دوستانه رفتار کرد. آدریان این تجربهه ی غیرقابل انتظار را نادیده گرفت و گفت: “او خیلی دوستانه رفتار کرد، چون که آدم ریاکاری است. در نتیجه، آدریان نتوانست از این تجربه، درسی بیاموزد، به این دلیل که باور او نمی توانست اطلاعات ناهمخوان را درون سازی کند. دلیل چهار می که ممکن است مردم از تجارب گذشته خود، عبرت نگیرند، این است که به باور منفی شان بیشن از حد اهمیت می دهند، شاید آنها فکر می کنند که باور منفی از آنها محافظت می کند یا فکر میکنند نباید اشتباهاتشان را بپذیرند. در برخی موارد، بیماران با درمانگر یا هر کس دیگری در موضع جنگ قدرت قرار میگیرند، زیرا اعتقاد راسخ دارند که پذیرش اشتباه مایه ی آبروریزی است.