کد خبر: 1165
تاریخ انتشار: اسفند 15, 1399
گروه : افسردگی

درمان اختلال دوقطبی

درمان اختلال دوقطبی

درمان اختلال دوقطبی(bipolar)

درمان اختلال دوقطبی پیچیده تر از درمان افسردگی تک قطبی است. در افسردگی تک قطبی، تصمیم در مورد درمان تجویز ضدافسردگی ها و یا روان درمانی میباشـد و اگر بیمار به اندازه کافی پاسخ گو نباشد، شرایط بیشتر به همان روال (ضـد افسـردگی بیشتر، مقدار مصرف بالاتر و ترکیبها ) میباشد. در اختلال دوقطبی، طبیعت بیمـاري پیچیده تر است. در حالی که در افسردگی تک قطبی، بیماران یا ناخوش (افسرده) و یـا خوب هستند، در اختلال دوقطبی بیماران میتوانند ناخوشـی هـاي متعـدد (افسـردگی، هیپومانیک، مانیک، مختلط و چرخهي – سریع) داشـته باشـند، امـا تنهـا بـا احسـاس سرحالی میتوانند خوب باشند.

درمانها براي علائم خلقی در اختلال دوقطبی معمولاً بـه جـاي ایـن کـه موجـب سلامت، شادمانی و بهزیستی گردند، بیشتر احتمال دارد که موجب یک نـوع بیمـاري متفاوت شوند. در اختلال دوقطبی، بیمار افسـرده کـه داروي ضـد افسـردگی دریافـت میکند اغلب ممکن است مبتلا به مانیا شود و بیمار مانیک که یک داروي نورولپتیک مصرف میکند غالباً ممکن است افسرده گردد. حتی متعادل کنندههاي خلق، که کمتر در معرض چنین تغییرات خلقی هستند، غالباً مانیا را با افسردگی جـایگزین مـی کننـد. رسیدن به هدف مطلوب سختتر تر از آن چیزي است که حتی ارسطو، فرزند یـک پزشـک مـی توانسـت تصـور کنـد . در اختلال دوقطبی، خلق نرمال یا طبیعی یک هدف مبهم و پیچیده است.

دو گروه اصلی از داروهاي تعدیل کننده خلق جانبی عبارتند از دارو هاي نورولپتیک غیـر معمول و داروهاي ضدتشنجی جدید. به طور کلی، این عوامل ثابت کرده انـد کـه فقـط در افسردگی حاد یا اپیزودهاي مانیک اختلال دوقطبی و نه در پیشگیري، مؤثر میباشـند و در نتیجه آنها را نمیتوان با تعریف محافظه کارانه، متعادل کننده هاي خلق نامید . ولی این عوامل به نظر میرسند که از ضدافسردگی هاي استاندارد یا داروهاي نورولپتیک سنتی مفیدتر هستند، این گروه داروهاي جدیـدتر معمـولاً در درمـان افسردگی یا مانیا با خطري کمتـر از تعـویض دارو و ایجـاد مرحلـه خلـق مخـالف روبـرو هستند. از این رو، آنها مزایاي تعدیل کنند ههاي الحاقی را دارا میباشـند . ایـن بـه آن معنـا نیست که پژوهشهاي آینده ممکن است نشان ندهد کـه برخـی از ایـن دارو هـا متعـادل کنندههاي خلق اولیه هستند. پژوهشها در واقع نشان مـی دهنـد کـه بـراي افسردگی دوقطبی حاد  مـؤثر اسـت، یـک یافتـه توصـیه میکند که این دارو احتمالاً یک تعدیل کننده خلق اولیه میباشـد . چنـین داده هـایی ممکـن است با داروهاي دیگر در آینده مطرح شود، اما تا این زمان چنین نشده است. هرچند، اگر زمانی به بعضی از تعدیل کنند ه هاي خلق اولیـه اضـافه شـوند، این گروه داروها میتوانند به میزان زیادي پاسخ بـه درمـان را در چنـد دارویـی افـزایش دهند. نورولپتیکهاي غیرمعمول و ضدتشنجهاي جدید درمان اختلال دوقطبی را بـه کلـی متحول کرده اند، به طوریکه بیشتر بیماران امروزه گزینه هاي بسـیار بهتـري بـراي درمـان نسبت به یک دهه قبل دارند.

همانطور که گفته شد اختلال دوقطبی از پیچش بسیار بالایی برخوردار است به همین دلیل هم دارو درمانی هیشه در خط اول این درمان قرار دارد، اما نکته بسیار با اهمیت این است که این اختلال پیچیده هم یک اختلال روانشناختی می باشد و باید تلاش شود تا با تمام دشواری ها تحت بررسی های رواندرمانی قرار بگیرد. امروزه رواندرمانی پویشی و شناختی و همچنین گروه درمانی هایی مبتنی بر تثبیت هیجان و خلق و همچنین درمان های مبتنی بر تنظیم هیجانی بر روی افراد مبتلا به این اختلال صورت گرفته است و تا کنون نشان داده است که این درمان می تواند به تثبیت خلق در کنار دارو درمانی کمک کند و از سوی دیگر مانع افزایش دوز دارو با گذشت زمان شود و همچنین باعث بهبود عملکرد اجتماعی  فرد و بازگشت فرد به جامعه شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 − سیزده =