کد خبر: 1288
تاریخ انتشار: اسفند 15, 1399گروه : خودشناسی
هیجان چیست؟
اساسی ترین احساساتی که آدمی تجربه می کند، هم شامل انگیزه هایی مانند گرسنگی و تشنگی و هم شامل هیجانهایی مانند شادی و خشم.انگیزه ها و هیجان ها رابطه ی تنگاتنگی با هم دارند. هیجان ها مانند انگیزه های اساسی می توانند رفتار را فعال میسازند و هدایت کنند. به طور خلاصه می توان هیجان را اینگوه تعریف کرد «هیجان وضعیت پیچیده یی است در پاسخ به تجربه های دارای بار احساسات» تمایز بین هیجان و انگیزه ها دشوار است اما با وجود شباهت های زیادی که هیجانات با انگیزه ها دارند، باید آن هارا از هم متمایز دانست. یکی از وجوه تمایز هیجانات و انگیزه ها در این است که هیجان ها را محرک های بیرونی به وجود می آورند، اما انگیزه ها منشا درونی دارند.هیجان ها را غالبا رویداد های بیرونی بر می انگیزند و جلوه های هیجانی نیز معطوف به همان رویداد ها است. برعکس، انگیزه ها غالبا تحت تاثیر رویداد های درونی بروز می کنند و طبعیتا معطوف اشیای خاصی مانند آب و غذا و… در محیط هستند. وجه تمایز دیگر انگیزه از هیجان این است که انگیزه را معمولا نیاز مشخصی فرا میخواند، در حالی که محرک های زیادی می توانند هیجان را برانگیزد.همچنین این تمایز ها مطلق نیستند چنانکه یک محرک بیرونی می تواند یک انگیز را راه بی اندازد برای مثال ممکن است یک منظره ی غذا باعث می شود فرد گرسنه شود، همچنین ناآرامی ناشی از گرسنگی ممکن است یک هیجان را فرا بخواند. هر هیجان شدید حداقل شش مولفه دارد. مولفه ای که غالبا آنرا درک می کنیم و می شناسیم تجربه ی شخصی هیجان است، یعنی حالت خلقی یا احساساتی که با هیجان همراه است. واکنش های جسمانی دومین مولفه ی هیجان محسوب می شوند.برای مثال وقتی خشمگین می شوید ممکن است دست هایتان بلرزد.سومین مولفه ی هیجان ،مجموعه باور ها و افکار ی ایت که همراه با آن هیجان است.چهارمین مولفه ی هیجان جلوه های چهره ایی تجربه ی هیجانی است که همه ی ما با این جلوه ها آشنایی داریم و تقریبا این جلوه ها در سراسر جهان یکسان هستند به این معنی که هیجان نفرت حالات چهره ایی مشابهی در غرب و شرق جهان دارد.پنجمین مولفه واکنش های کلی هیجان است،برای مثال هیجان منفی ممکن است دید شما را نسبت به جهان منفی کند. ششمین مولفه تمایل به انجام اعمالی همسو با آن هیجان است، یعنی سلسله رفتارهایی که هنگام تجربه ی هیجانی رخ می دهند مانند پرخاشگری که ممکن است بعد از هیجان اتفاق بی افتد. با توجه به آن چه گفته شد هر هیجان شدید شش مولفه دارد که شامل: 1-تجربه ی ذهنی و شخصی هیجان 2-پاسخ های جسمانی (به ویژه آن ها که سیستم خودمختار درگیرند) 3-شناخت های شخص درباره ی هیجان و موقعیت های مرتبط با آن 4-جلوه های هیجانی 5- واکنش های شخص به هیجان 6-گرایش به اعمال مشخص هیچ یک از این موئلفه ها به تنهایی بیان کننده ی حالت هیجانب نیست بلکه ترکیبی از همه ی این هاست که منجر به ایجاد یک هیجان معین می شود. در این جا مبحثی مطرح می شود که هیجان چه تاثیری بر رفتار دارد شاید هم ما تا به حال شنیده باشیم که هیجانی رفتار کردیم برای مثال تماشاچی که از شکست تیمش ناراحت است ممکن است صندلی ورزشگاه را بشکند این یک رفتار هیجانی است که در واقع در این جا اگر هیجان فرد کنترل یا هدایت به مسیر دیگری میشد این اتفاق نمی افتاد.افکار ناشی از هیجان، بر اساس باور ها و تکانه ها در همان لحظه ی هیجانی هستند. گاهی این تفکار مطابق با واقعیت هستند،اما معمولا این گونه نیست.یعنی چون پریشان هستیم این گونه فکر می کنیم..در چنین مواقعی دوست داریم افکار مربوط به هیجان را دنبال کنیم و بارها و بارها در شرایط مشابه دیگر نیز به آن رجوع کنیم.این افکار، شامل باورها، درک، نحوه ی تفکر و نحوه ی احساس ما در زمانی که پریشان هستیم می شوند. هیجانات همواره نقش مهمی در ارتباط گیری افراد با هم داشته اند هیجان در مولفه ی چهره ای قبل از به وجود آمدن زبان وجود داشته استه در واقع امروزه هم زمانی که دو فرد زبان هم را ندانند باز هم به راحتی حالات هیجانی خود را می شناسند. این مسئله اهمیت هیجان را در انسان و همچنین سایر حیوانات نشان می دهد هیجانات در واقع یک حالت روان کنندگی ارتباط را دارند و نقش مهمی در ارتباط بین فردی دارند و از طرف دیگر آگاهی از مولفه های هیجانی نقش مهمی در تسهیل ارتباط هیجانی داردهیجان چیست؟
دیدگاهتان را بنویسید