افسردگی

انسان با حالات هیجانی مختلفی زندگی می کند که این حالات هیجانی میتواند غم ، شادی ، خشم ، نفرت و … باشد .یکی از هیجاناتی که انسان همیشه با آن درگیر بود هست و امروزه عامل یکی از مهمترین درگیری های انسان مدرن است  غم است ، چیزی که امروزه گریبان گیر بسیاری از افراد جامعه شده است . در این جا باید یک تفاوت اساسی بین خلق و عاطفه را بیان کرد خلق حالت زیر بنایی عواطف است درواقع خلق می تواند پایین یا بالا باشد و عواطف در واقع حالت بروز بیرونی خلق هستند و خلق ثبات بیشتری دارد و خود فرد آن را گزارش می دهد ولی عاطفه گذرا است و مشاهده گر ان را می فهمد . در این متن کوتاهی که نوشته شده است این تمایز را در ذهن داشته باشید.

افسردگی که به بیمار ی سرماخوردگی جامعه مدرن معروف است و بسیار فراگیر است در واقع یک حالات خلقی پایین در فرد است که همواره با احساس غم همراه است ،افرادی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کنند همواره از بی انرژی بودن و بی علاقگی و بی لذتی شکایت داردند این افراد عموما علاقه ی چندانی به فعالیت نداردند و این باعث می شود که  نزدیکان فرد از بی ارادگی و عدم شروع فعالیت ها در فرد گله مند باشد .شاه کلید های تشخیص اختلال افسردگی بی لذتی و احساس غم است.

همواره روانشناسان در تلاش برای علت یابی و درمان افسردگی بوده اند .گروهی از روانشناسان معتقدند که افسردگی ناشی از شناخت های ناکارآمد است و گروهی آن را ناشی از یادگیری می دانند نظریه پردازان جدید هم در پی پاسخ به  این سوال از طریق بیان های روان- اجتماعی هستند که علت افسردگی را مشکلات انسان امروزه در جهان و تنهایی که از ۀن رنج می برد می دانند و تاکید می کنند که از خود بیگانگی  و نا امیدی انسان از عوامل مهم وجود اپیدمیک افسردگی می باشد.

افسردگی در واقع ناشی از این مسئله است که انسان امروزه خود را در جهانی پهناورد در هجمه ایی از محرک های خوشایند و ناخوشایند می بیند که تاب مقاومت در مقابل این محرک ها را ندارد و حس رها شدگی و و این باعث می شود فرد در خود برود احساس تنهایی او به یک حس شدید غم و افسردگی تبدیل شود . در واقع افسردگی از یک طرف هم ناشی از نپذیرفتن خود در این چنین دنیایی است نپذیرفتن خود در چنین جایگاهی که در جاهن دارد و این  حس ناشی از پس زدن خود و حس رها شدگی با امیخته شدن با هم باعث شروع یم دوره ی تمام عیار افسردگی در فرد می شوند.

تحقیقات همواره نشان داده اند که یکی از راه های بسیار مهم برای کاهش حس غم و افسردگی پذیرفتن این هیجانات و چشیدن مزه ی این احساسات است یکی از راهکارهای موئثر در کاهش افسردگی و جلوگیری از دوره های افسردگی تمرینات بهشویارانه است.در تحقیقی که در سال 2014 توسط کرین و همکاران بر روی 99 نفر که به صورت رسمی و غیر رسمی از تمرینات بهوشیارانه استفاده می کردند نشان دارد که افرادی که بیش از سه بار در هفته تمرینات شناختی بهشیاری را انجام داده بوده اند تنها 39 درصد عود در دوره های افسردگی داشتند در حالی که افرادی که کمتر از سه بار در هفته این تمرینات را انجام داده اند 57 درصد عود را گزارش کرده اند.

همچنین تحقیقات قبلی نشان داده اند که که امواج آلفا در قشر پیشانی چپ مغزی که با افکار نوشخوار کننده و افسردگی در ارتباطند و امواج آلفا قشر پیشانی راست با افکار مثبت ، در تحقیق که توسط کنو و همکاران در مورد دوره های عود افسردگی بر روی 57 آزمودنی صورت گرفت نشان داد که که تمرینات 20 دقیقه ایی بهشیاری باعث کاهش امواج مغزی در قشر پیشانی چپ شده است.

در مجموع می توان گفت یکی از راهای کاهش افسردگی و جلوگیری از عود دوره های افسردگی با خود بودن و چشیدن طعم هیجاناتی است که در انسان  حاضر است و پذیرفتن این هیجانات ،زندگی کردن و چشیدن این هیجانات است  زیرا نپذیرفتن این عواطف هزینه های بسیار بزرگی برای انسان خواهد داشت که یکی از این هزینه ها داشتن دوره های عود افسردگی است