کد خبر: 1040
تاریخ انتشار: اسفند 14, 1399
گروه : اضطراب

اضطراب و مدرنیته

اضطراب و مدرنیته

اضطراب و مدرنیته

انسان از آغاز دوره های مختلفی را پشت سر گذاشته است که در هر دوره با چالش هایی روبرو بوده است، در عهد باستان و در واقع در زمان انسان های اولیه چالش ها بیشتر در حول محور بقا بود با گذشت زمان و پدید آمدن یک جا نشینی اضطراب کمبود غذا کمتر شد اما مشکل بزرگ دیگری پدید آمد افزایش جمعیت و نیاز به منابع بیشتر به همین دلیل اضطراب در آن دوره باز هم در حول محور بقا ادامه داشت، اما با گذر زمان از انسان شکارچی تا به  انسان مدرن امروزه که از تمام امکانات برای افزایش رفاه بیشتر برخوردار است اضطراب همیشه و همیشه همراه فرد بوده است. سوال مهمی پیش می آید چه شد که استرس همیشه همراه بشر بوده است حتی امروزه که دیگر بقا فرد آنچنان در خطر نیست و انسان مدرن نه تنها نیاز به شکار ندارد بلکه به وسیله ی حیوانات دیگر هم شکار نمی شود. و سوالی پیش می آید که چه چیزی وجود دارد که اضطراب همواره همراه انسان است. پاسخ به این سوال از جهتی بقا می باشد. از دیگاه تکامل نگران هنوز هم بقا و تولید مثل در راس هرم اهداف انسان قرار دارد و انسان هر کاری که در این جهان انجام می دهد با هدف بقا و تولید مثل است. اما ما به این دیگاه اکنون توجه نمی کنیم بلکه بیانی دیگر داریم آیا مدیرنیته خود باعث افزایش اضطراب و استرس جوامع شده است؟ پاسخ به این سوال آری است. مدرینته خود دارای ابعاد مختلفی است که از جهات مختلف انسان  را تحت تاثیر قرار می دهد.

اضطراب هستی

 

 

فروید در مقاله ای تحت عنوان مدرنیته و ملالت های آن بیان داشت ” درست است که امروزه انسان با پیشرفت تکنولوژی، ایجادد قانون، بهبود شرایط بهدداشتی و… و به اصطلاح گذر از سنت به سمت مدرنیته احساس راحتی بیشتری می کند و گمان می کند که آزادی بیشتری دارد، می تواند به راحتی با قطار بین دو کشور سفر کنید و با تلگراف نامه ها و پیام های خود را برسانید اما آیا این به معنای آزادی است؟ آیا انسان غار نشین که در صورت برانگیخته شدن نیازهایش آن ها را ارضا می کرد آزاد است یا انسان مدرن امروزه که در بند قانون است؟

فروید سوال مهمی را مطرح می کند، اما ما به نحوی دیگر به اضطراب انسان مدرن می پردازیم، انسان مدرن که امروزه درگیر مسائل مهمی همچون پول، رقابت، رفاه، سبک زندگی بهتر، فرزند پروری و بزه می باشد، پی در پی تحت تاثیر محرک های مهمی قرار می گیرد، محرک هایی که در ذات ممکن است انسان به آن ها  نیاز نداشته باشد، امروزه انسان با اضطرابی درگیر است که تلاش می کند با استفاده از منابعی که به معنای واقعی برای این اضطراب ساخته نشده است آن ها را ارضا کند، مصرف بالای مواد روانگردان و الکل از این قبیل منابع هستند. در واقع انسان مدرن تلاش می کند از شر اضطراب خلاص شود، به جای آن که به این اضطراب ناشی از محرک های متعدد رسیدگی کند، تمام نیاز هایی که برای انسان مدرن ساخته می شوند واقعی نیستند، اما به گونه ایی به نظر می رسد که نیاز های واجب و واقعی هستند، برای مثال داشتن خانه بزرگ یا ماشینی با تمام امکانات درست است که باعث افزایش رفاه حال افراد می شود اما اضطرابی که برای این رفاه و این مسئله انسان تحمل می کند هزینه فایده ی این رفاه را عوض می کند و فرد در حالی به این امکانات می رسد که در حال حاضر تقریبا اضطراب او را فرسوده کرده است.

پاسخ سوال فروید شاید به این گونه باشد که اضطراب فرد به خاطر تفاوت حد آزادی انسان اولیه و مدرن نیست بلکه در واقعی بودن و دروغین بودن نیاز های آن ها است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − 2 =