کد خبر: 1270
تاریخ انتشار: اسفند 15, 1399
گروه : خودشناسی

مقابله

مقابله

مقابله

هیجان ها و برانگیخنگی فیزیولوژیای ناشی از موقعیت ها تنش زابسیار ناخوشایند است و همین رنج موجب برانگخته شدن شخص است به سوی تسکین آن، فرایند کوشش شخص برای حل و فصل شرایط تنش زا را مقابله نامیده اند. مقابله به دو صورت اصلی صورت می گیرد؛ می توان توجه خود را معطوف موقعیت یا مشکل خاصی که پیش آمده نمود و در پی تغییر یا اجتناب از آن برآمد. این روش به مقابله ی مسئله مدار شهرت دارد. یا این که می توان درصدد تسکین هیجان های ناشی از موقعیت تنش زا برآمد-حتی اگر نتوان تغییری در موقعیت ایجاد کرد. این فرایند دوم، مقابله ی هیجان مدار است. البته اکثر مردم در مقابله با تنش هر دو نوع مقابله ی مسئله مدار و هیجان مدار را به کار می برند.

مقابله ی مساله مدار؛

تدابیر حل مسئله شامل: تعریف مسئله، یافتن راه حل های گوناگون، سبک سنگین کردن راه حل ها به لحاظ سود و زیان آن ها، انتخاب و به کار بستن راه حل های انتخابی است. تدابیر حل مسئله ممکن است متوجه خود شخص هم بشود، به این معنا که  به جای عوض کردن محیط ، شخص در خودش تغییری ایجاد کند؛ سطح آرزومندیش را توضیح دهد، هدف و محمل خشنودی دیگری در پیش گیرد یا مهارت های تازه ایی بیاموزد. موفقیت این تدابیر به دامنه ی تجربیات و خویشتنداری فرد بستگی دارد.

فرض کنید با گذراندن یک درس فارغ التحصیل می شوید اما استاد معتقد است که با شرایط کنونی نمره ی قبولی را نمی آورید. حال می توانید با مشورت استاد برای جبران کمبود ها و نارساییه تدبیری بی اندیشید و دست به کار شوید. اما ممکن است به این هم فکر کنید که دیگر فرصتی ندارید و بهتر است آن درس را در نیمسال تابستانی بگذرانید. این هر دو روش تدابیری هستند برای کنار آمدن با خود مسئله است. افرادی که در موقعیت های تنش زا از مقابله ی مسئله مدار استفاده می کنند، در جریان موقعیت تنش زا و هم پس از این موقعیت افسردگی کمتری دارند.

 برای کسانی که افسردگیشان کمتر است  مقابله ی مسئله مدار البته کار آسان تری است. بررسی های طولی هم نشان می دهد که در پیش گرفتن مقابله ی مسئله مدار، حتی با احتساب میزان اولیه افسردگی، دوره های افسردگی کوتاه تری دارد. علاوه بر این، آن دسته از تدابیر درمانی که به مردم افسرده روش مقابله ی مسئله مدار را می آموزد، در غلبه ی آنان بر افسردگی و اقدام انطباقی تر در برابر تنش زاها کارایی دارد.

مقابله ی هیجان مدار؛

 آدمی برای فرسوده نشدن با هیجانات منفی که منجر به درگیر نشدن با جریان های عملی مسئله است، به مقابله ی هیجان مدار رو می کند. علاوه بر این در مواجه با مسئله های لاینحل نیز مردم این نوع مقابله را انتخاب می کنند.

شیوه های بسیار زیادی برای مقابله با هیجانات منفی وجود دارد. بعضی از محققان، این شیوه ها را به دو دسته ی رفتاری و شناختی تقسیم کرده اند. تدابیر رفتاری عبارت است از دست زدن به تدابیر فیزیکی از قبیل ورزش و مصرف الکل یا سایر دارو ها؛ خالی کردن خشم خود  بر سر دیگران؛ و در خواست حمایت عاطفی دوستان برای دور نگه داشتن ذهن خود از مسئله ایی که بار هیجانی دارد. تدابیر شناختی عبارت است از نیندیدشیدن موقتی به مسئله و کم کرد از تهدید موجود، از طریق تغییر معنا موقعیت. تدابیر روانشناختی عموما ارزیابی دوباره ی موقعیت است.

همانطور که خواندید در موقعیت های تنش زا از دوسبک مقابله ایی استفاده می شود اما این که کدام نوع مقابله بهتر است و یا اینکه از کدام باید استفاده کرد قابل بیان نیست چون وابسته به موقعیت از این دو نوع مقابله استفاده می شود . اما بهشیاری و فنون بهشیاری جز کدام یک از این نوع مقابله ها قرار می گیرد ار آن جایی که بهشیاری یک مقابله و یک فن خاص در مقابله با بحران نیست بلکه یک تمرین عادی در طول زندگی هر فرد است آن را یک مقابله نمی توان عنوان کرد اما آموزشی که به طور کلی می توان گفت بهشیاری در مرحلهی اول از طریق پذیرش و مسئولیت که به فرد می دهد باعث می شود که فرد تلاش کند تا خود را مسلح به توانایی هایی کند و نوعی مقابله ی مسئله مدرا از خود بروز دهد و از سمت دیگر از طریق پذیرش هیجان های منفی و پذیرش احساساتی که دارد به سمت مقابله ی هیجان مدار گام برمی دارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده + نوزده =