کد خبر: 707
تاریخ انتشار: اسفند 12, 1399
گروه : خودشناسی

آگاهی( بخش اول)

آگاهی( بخش اول)

آگاهی

ذهن انسان بسیار پیچیده است و از گذشته تا به امروز نظریات زیادی در مورد سطوح مختلف و ساختارهای مختلف مغز داده شده است، همواره بحث بین خودآگاه و سطوح آن مهم بوده است و هر فرد معنای خاصی را به آن داده است. ضمیر خود آگهی در علم فلسفه به انواع گوناگون تعبیر گردیده است. رابطۀ مغز انسان با آگاهی وی یکی از  بزرگترین اسرار جهان ما شمرده می شود.کشفِ رموز، یکی از آرزوهای تقریباً همۀ انسانهاست. برای دریافتن یک  آگهی  براستی چه مقداری از میلیاردها سلولهای مغز انسان باید فعال باشند؟  آیا ضمیر خودآگاه بعد از مرگ مغز انسان همچنان زنده باقی میماند؟ بدینگونه رازِ مرگ در رابطۀ نزدیکِ مستقیمی با شعور خود آگاه قرار میگیرد.برای بسیاری از مردم، آگاهی تعاریف زیادی دارد و هرگز نمی توان برای آن یک تعریف از واقعیتی که دارد، یافت. با این حال چند مولفۀ واقعی وجود دارد که در تعریف آن به ما کمک می کند و به ما اجازه می دهد سطح ارزیابی خود را از آگاهی بالاتر ببریم.

اینکه آیا ماشین ها تنها بدن یک انسان را که مغزش چنان صدمه دیده است که شاید از بیهوشی هرگز بیدار  شده نتواند، زنده نگه میدارند و یا اینکه  یک شانس عملی برای بیداری دوبارۀ وی ، یعنی نجات واقعی زندگیش موجود میباشد، به مشکل میتواند تا امروز پاسخ داده شود. حالت بیهوشی یک انسان میتواند ساعت ها ، ماه ها و یا هفته هادوام پیدا کند. درین حالت مغز انسان هنوز دارای فعالیت های معینی از خود است. زمانی که همۀ فعالیتهای مغز محو شوند، مرگ  انسان فرا میرسد. بیهوشی مصنوعی حالت موقتی ناخود آگاه ضمیرست ، که  طی آن  حادثات و یا  جریان عملیات معینی سرکوب میگردند.

 

 

 

 

 

 

نکات مهمی در فهم معنای آگاهی

یک آگاهی بی شکل است، یک میدان نامرئی و نامحدود از ابعاد و پتانسیلی از انرژیست که بستر تمام وجود، مستقل از زمان، مکان و فضا که همه را شامل می شود و در همه جا موجودست.

دو آگاهی شامل تمامی کل وجود و فراتر از محدودیت، ابعاد، زمان و یا ثبت تمام وقایع بدون توجه به ظاهر چیزهاست. درست مانند یک فکر زودگذر!

سه آگاهی به ما اجازه می دهد که تمام وقایع را در داخل و خارج از زمان و مکان ثبت کنیم. این وقایع با توجه به ویژگی های منحصر بفرد ذاتی و همواره بدون توجه به زمان و مکان، قابل دسترسی می باشد و به میدان انرژی آگاهی بازمی گردد.

چهار آگاهی بستر غیرقابل تقلیل ظرفیت انسان از طریق دانستن، تجربه کردن، درک و یا مشاهده می باشد که خود جوهر ظرفیت هوشیاری در انسانست.

پنج آگاهی نشان دهندۀ یک میدان بی نهایت قوی و بالقوهست که از آن جهان هستی به عنوان یک تولید کنندۀ مستمر و متوالی آشکار می گردد.

شش آگاهی به طور مستقل از توصیف انسان، همراه با جهان هستی و اساسا با آن یگانه و یکیست، تمامی میدان هایی درون هم که سطوح متغیر آن از ارتعاشات امواجی تشکیل می شود که جهان هستی را قابل مشاهده می سازد. همان طور که در فیزیک تشریح شده؛ امواج با فرکانس بالاتر از انرژِی ارتعاشی، دارای قدرت بیشتری نیز هستند.

هفت آگاهی جهانیست. ارتعاش انرژی همه جانبه ای که توصیفی در همه جا حاضر می باشد و بنابراین، عالم مطلق و قدرتمندیست که همان قادر توانا و مطلق است. حضور میدان و زمینۀ آگاهی که توسط همۀ موجودات به عنوان آگاهی ذهنی از وجود خود شناخته شده است. پس، آگاهی از حضور خود همان آگاهی به عنوان بستری از وجود واقعیت ذهنی اولیه است که اساسا تمام شرایط ممکن تجارب انسانیست.

هشت سطوح آگاهی فابل شناسایی به وسیلۀ استفاده از کیفیت سادۀ خودِ آگاهیست و عالم مطلق آگاهی به آنچه وجود داشته و موجب واقعیت وجودش شده، پاسخ می دهد و به رسمیت می شناسد. پس آگاهی مانند آینه ایست که به طور غیرشخصی واقعیات را بدون تغییر و تاثیرپذیری بازتاب می دهد. بنابراین آگاهی هیچ کاری انجام نمی دهد ولی مانند نیروی گرانش، فراهم آورندۀ چارچوب توان واقعی از بی شکلی به شکل و از بی تجربگی به تجربه است.

نه آگاهی بخشی از زندگیست که قادر به تخریب نیست ولی تنها به وسیلۀ تغییر فرکانس های مختلف، مانند؛ تجارب انسانی، اثیری، معنوی و دیگر عرصه های انرژی که در طول زمان توصیف می شود، تعییر شکل می یابد.

ده آگاهی به نمایندگی از سطوح مختلف ارتعاشات انرژی وجود دارد. مقیاس آگاهی می تواند از هماهنگی درونی و ارزش های عملی شکل گیرد. سنجش لگاریتمی آگاهی از شمارۀ یک تا هزار است. از شمارۀ یک به عنوان وجود زندگی خود شخص شروع می شود و به شمارۀ هزار که بالاترین سطح آگاهی که بشر توانسته بدست آورد، ادامه می یابد. این سنجش شامل تمامی محدوده های فرکانس های ممکن از آگاهی انسانست. چنین مقیاسی می تواند نشانگر آموزنده بودن و تمرین عملی یا تئوری ارزشمند عالی ای از درک و فهم انسان باشد.

این موضوع صرفاً یک نوع حضور در روند هوشیاریست. برای نخستین بار در سیاره زمین یک سنجش بزرگ از هوشیاری و بیداری به وجود آمده است. ولی چرا اکنون؟ زیرا که اگر امروز و حالا آگاهی انسان دگرگون نشود، ما خودمان و یا شاید این سیاره را نابود خواهیم ساخت. جنون خودخواهی جمعی که توسط علم و فن آوری تقویت شده، به سرعت در حال رشد به سوی فاجعه ای جبران ناپذیر برای گونه انسانیست. احتمالاً در حال حاضر توده ای به اندازه کافی بزرگ از مردم برای ساختن سیاره ای جدید وجود دارد پس این تحول و گسترش آگاهی، واقعاً در شرف وقوع است حتی اگر در گزارش اخبار شب تلویزیون پخش نشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده + 19 =