کد خبر: 1364
تاریخ انتشار: اسفند 16, 1399
گروه : کاهش وزن

پر اشتهائی عصبی

پر اشتهائی عصبی

پر اشتهائی عصبی

پر اشتهائی روانی، از بسیاری از لحاظ، نشان دهنده ی اقدام شکست خورده در بی اشتهائی روانی است، و در هدف لاغر شدن با آن مشترک است،اما در فردی روی می دهد که کمتر قادر است گرسنگی کشیدن را در حد کلاسیک بی اشتهائی روانی تحمل کند. دوره های پر خوری در این بیماران ایجاد ترس می کند چون احساس می کنند کنترل خود را در خوردن از دست داده اند، پر خوری های ناخواسته به اقداامات بعدی که ناشی از ترس از چاق شدن است که به پاکسازی روده یا ورزش مفرط منجر می شود.در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی پر اشتهائی، پرخوری دوره ای توام با راه های نامناسب پیشگیری از بالا رفتن وزن تعریف شده است. تداخل اجتماعی یا ناراحتی جسمی – دل درد و تهوع – پرخوری را قطع می کند، در پی آن غالبا احساس گناه، افسردگی یا تنفر از خود ظاهر می شود. برخلاف بیماران بی اشتهائی روانی افراد مبتلا به پر اشتهائی روانی ممکن است وزن طبیعی خود را حفظ کنند.

این بیماری از بی اشتهائی روانی شیوع کمتری دارد حدود1 تا 2 درصد در زن های جوان است. مثل بی اشتهائی روانی، پر اشتهائی روانی، در زن شایع تر از مرد ها است. اما دوره ی شروع آن دیرتر از بی اشتهائی روانی است.

 پر اشتهائی روانی زمانی وجود دارد که (1) دوره های پرخوری نسبتا زیادی رخ دهد دوبار در هفته یا بیشتر به مدت حداقل سه ماه؛ (2) رفتار های جبرانی برای کاهش وزن پس از پرخوری روی دهد. در درجه ی اول استفراغ عمدی، استفاده از قرص های مسهل و به میزان کمتر رژریم غذایی یا ورزش شدید؛ (3) وزن مانند بی اشتهائی روانی پایین نیامده است؛ (4) بیمار ترس بیمارگونه از چاقی دارد، انگیزه بی پایانی برای لاغری ، یا هر دورا با هم دارند. ملاک های تشخصی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در مورد اختلال پراشتهائی روانی

1-دوره های تکراری پرخوری، دوره های پرخوری با دو خصوصیت مشخص می شود.الف) خوردن مقادیر زیادی از غذا در زمان محدود. ب) احساس فقدان کنترل بر خوردن

2- رفتارهای نامتناسب جبرانی برای جلوگیری از بالا رفتن ترس

3-پرخوری دوره ای و رفتار های جبرانی نامتناسب، حداقل دوبار در هفته به مدت حداقل سه ماه

4-ارزیابی شخص از خود بیش از حد تحت تاثیر شکل و وزن بدن است

5-اختلال منحصرا در جریان بی اشتهائی روانی روی نمی دهد

سبب شناسی

عوامل زیست شناختی

برخی از محققان تلاش می کنند تا این رفتار پرخوری دوره ای و رفتار پاکسازی را با ناقل های عصبی مختلف ربط دهند. چون داروهای ضد افسردگی غالبا برای بیماران پراشتهائی عصبی مفید است انتقال دهنده های سروتنین و نوراپی نفرین را مهم می دانند. باید ذکر کرد که تمام احتمالات زیست شناختی تنها حدس محققین علوم اعصاب شناختی است و بر سر مداخله ای عوامل در احتمال به انواع بیماری های روانی مناقشه های بسیار زیادی است.

عوامل شناختی

بیماران مبتلا پر اشتهائی روانی، مانند مثل بیماران مبتلا به بی اشتهائی روانی، در ارتباط با تقاضاهای نوجوانی دچار اشکالاتی هستند، اما بیماران مبتلا به پر اشتهائی عصبی،خشمگین تر،معاشرتی تر و تکانشی تر از مبتلایان به بی اشتهائی روانی هستند.الکلیسم، دزدی و بی ثباتی هیجانی با پر اشتهائی روانی رابطه دارد.

عوامل اجتمای:

بیماران به پر اشتهائی روانی، مثل بی اشتهای روانی افراد بلند پروازی هستند که به فشار های اجتماعی با لاغر شدن واکنش نشان می دهند. همچنین، مثل مبتلایان به بی اشتهائی روانی، بسیاری از این افراد افسرده هستند و افسردگی در خانواده های آن ها بالاست، یک تفاوت اساسی در خانواده ی افرادی که به این دواختلال مبتلا هستند این است که افرادی که مبتلا به پر اشتها عصبی هستند میزان صمیمیت کمتر و تعارض نسبت به خانواده بیماران مبتلا به بی اشتهائی عصبی بیشتر است.

 در حیطه ی درمان در مان شناختی-رفتاری در خط مقدم درمان این اختلال قرا می گیرد. در روCBT از تعدادی از روش های شناختی- رفتاری استفاده می شود، معطوف به: (1) قطع چرخه ی رفتاری خود نگهدار،پرخوری و رژیم گرفتن؛ (2) تغییر شناخت های مختل فرد؛ باور ها در مورد غذا ها، ورن،تصویر تن، و مفهوم کلی از خود. در کنار این روش برای جلوگیری از شناخت های منفی نسبت به خود و درک احساسات خود و پذیرش این احساسات  به طور بسیار فراگیر می توان از اصول بهشیاری و مدیتشن استفاده کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 + 16 =